عموزاده های نئاندرتال
برای بسیاری از ما شاید شک برانگیز باشد آنچه در کتب مقدش شبیه تورات از داستان بشر و هبوط وی به زمین گفته شده باشد. سیر تکامل بشر همانند آنچه در کتاب منشا انواع داروین آمده است، آغاز انسان را به گذشته ای بسیار دورتر از داستان های این کتب بر می گرداند.
اینشوشیناک، خدای نگهبان شوش
ایزد شهر شوش و خدای حبات پس از مرگ در تمدن ایلام باستان، نام یکی از مهم ترين طرح ها در آرکیوفشن است. در گوشه ای از موزه‌ی لوور این مجسمه که یکدستش از طلات جا خوش ورده و داستانی سر به مهر همراه خود دارد.
آناهیتا، ایزد آب ها
اله ی آناهیتا، یکی از ایزدان مهم ایران باستان از دیرباز بوده است، این ایزدبانو هدایتگر و نگهبان تمام آب‌های جهان است. از آنجایی که آناهیتا قدرت بسیاری دارد، فره زرتشت به او سپرده شد تا از آن پاسداری کند.از آناهیتا به‌گونه‌ای در اوستا سخن به میان آمده که گویی مجسمه‌های معبد او را توصیف کرده‌اند: «زیبا، شکوهمند، خوش‌اندام، فرهمند، کمربند بر میان بسته، دارای موزه‌هایی تا قوزک پایش با بندهای زرین، همه آراسته، درخشان و با بالاپوشی پوشیده، آراسته، پرچین و زرین، سپیدبازو، آراسته به زیورهای زیبا.
از دل بیابان‌های شهداد
کمتر کسی به ذهنش خطور می کرد که در جنوب کویر بزرگ ایران بتوان آثاری از شهر نشینی یافت ولی اکنون همه می دانیم که یکی از غنی ترین اثار بجای مانده از تاریخ کهن ایران را می توان در شهداد، جیرفت و دیگر نواحی این منطقه یافت. نخستین بار طرح این سیلندر را در ژورنال موزه ی متروپولیتن دیدم که آنرا مکشوفه از شهداد و جزو آثار مجموعه ی فروغی نخست وزیر ایران معرفی کرده بود. تاریخ این سیلندر به ۲۲۰ قبل از میلاد میرسد و دوره ای با نام ایلامی – آکدی را به آن نسبت داده بودند. تصویر گویای مجلسی است که شاید شخصیت وسط با دو مار بر شانه هایش بی شباهت به آژیدهک نباشد و یا شاید آخرین پادشاه مادها پدربزرگ کوروش.
پادشاه
نادرشاه را فرزند شمشیر می دانند ، کسی که آوازه اش در سراسر دنیا پیچیده است و کمتر کسی است که تاریخ بخواند و با نامش روبرو نشود. این کار تقدیمی است به تمام شجاعت ها و جسارت های او که ایران را شکل داد و از فروپاشی نجات داد.